دلنوشته طبیعت
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۰۶/۲۳
  • تعداد بازدید: ۴۹۸

دلنوشته طبیعت

در دل طبیعت، جایی که نسیم با برگ ها نجوا می کند و آفتاب به آرامی بر روی دشت ها می درخشد، من ایستاده ام، شاهد عظمتی بی پایان، در سکوتی که فقط با صدای زمزمه رودخانه شکسته می شود. کوه های سر به فلک کشیده، با قامتی استوار و دریاچه ای که مانند آینه ای تمام نما، تصویر آسمان را در خود جای داده است، همه و همه، نقاشی ای زنده از دستان خالق. در اینجا، زمان معنایی دیگر می یابد و هر لحظه، به اندازه یک عمر ارزشمند است. طبیعت، با هر شکوفه، با هر برگ ریزان، داستانی از زندگی و زیبایی را روایت می کند و من، در این لحظات، قدردانی می کنم، از هر رنگ، از هر عطر، از هر صدا، که به من یادآوری می کند، زیبایی در سادگی ها نهفته است، در دل طبیعت.

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

می پسندم (۵) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

داستان سایه‌های قلب
داستان سایه‌های قلب
در شهر کوچکی به نام "آرام‌شهر"، زندگی زنی به نام "نرگس" جریان داشت. نرگس زنی...

معرفی رکن‌الدین خسروی
معرفی رکن‌الدین خسروی
۲۶ دی سالروز درگذشت رکن‌الدین خسروی (زاده ۱۶ اسفند ۱۳۰۸ تهران – درگذشته ۲۶ دی...

معرفی جادوی فکر بزرگ
معرفی جادوی فکر بزرگ
یک کتاب عالی برای شما عزیزان درجهت فکر بزرگ! دیدگاه یک فرد چقدر می‌تواند منفی...

خاطره عید نوروز
خاطره عید نوروز
#خاطره_بخوانیم #عید_نوروز   وقتی کوچک بودم یعنی هنوز به مدرسه نمی‌رفتم، یک روز جشن گرفتیم. من نمی‌دانستم عید...

ارسال نظر برای «دلنوشته طبیعت »

برو بالا