مردی که مدام با چترش بر سرم می‌کوبید
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۲/۱۰
  • تعداد بازدید: ۱۸۵

مردی که مدام با چترش بر سرم می‌کوبید

#معرفی_کتاب #کتاب_خوب_بخوانیم #مردی_که_مدام_با_چترش_بر_سرم_می کوبید #نویسنده_فرناندو_سورنتینو #ترجمه_شکیبا_غیاثی

من این کتاب را از سایت طاقچه خواندم که کتاب ١١ صفحه است. داستان از آن جا شروع می شود که مردی در پارک روی صندلی نشسته و یک مرد با چترش به سرش می کوبد و این کار را ادامه می دهد. ابتدا با او دعوا می کند و ضربات محکمی به او می کوبد، اما باز مرد بلند می شود و همچنان با چترش به او ضربه می زند. البته ضرباتش محکم نیست ولی آزار دهنده است. مرد با خودش فکر می کند، چگونه از شرش خلاص شود؟ به خانه می آید اما تا می خواهد در را محکم ببندد، مرد جلوی در را می گیرد و وارد خانه می شود و سپس همچنان با چترش به سر او می کوبد. خلاصه آخر داستان، دیگر مرد به ضربات او عادت کرده است و با خودش فکر می کند اگر یک روز با چترش به سرش نکوبد، چکار کند!

#برداشت_لیلا_طاهری_نژاد @Deaf_lyla https://splus.ir/ketabkhani_ktab

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

برچسب ها:
می پسندم (۰) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

#جستار
#جستار
#جستار_بخوانیم   در آن خانه‌ی قدیمی، جایی که هر گوشه‌اش حکایت از داستانی داشت، صدای قدم‌هایی به...

معرفی کتاب /ماه الماس
معرفی کتاب /ماه الماس
#معرفی_کتاب  #ماه_الماس #ویلکی_کالینز #منوچهر_بدیعی   «ویلکی کالینز» نویسنده کتاب رمان ماه الماس است. او در این رمان، زوال اشرافیت و...

خاطره عید نوروز
خاطره عید نوروز
#خاطره_بخوانیم #عید_نوروز   وقتی کوچک بودم یعنی هنوز به مدرسه نمی‌رفتم، یک روز جشن گرفتیم. من نمی‌دانستم عید...

عذرخواهی بک دقیقه‌ای
عذرخواهی بک دقیقه‌ای
‍ ‍ #معرفی_کتاب #نام_کتاب_عذرخواهی_یک_دقیقه_ای #نویسنده: #کن_بلانچارد، #مارگرت_مک_برآید،  #مترجم_عطیه_رفیعی  #انتشارات_لیوسا_1384   خلاصه داستان عذرخواهی یک دقیقه‌ای، کن بلانچارد، نویسنده این کتاب با...

ارسال نظر برای «مردی که مدام با چترش بر سرم می‌کوبید »

برو بالا