چشمان من
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۲/۱۰
  • تعداد بازدید: ۱۸۵

چشمان من

#چشمان-من

"زبان چشمان من، مهم ترین قسمت من است. من هر روز با زبان چشمانم، داستان های بی پایان را می نویسم. این چشمان، شاهد همه ی زیبایی ها و تلخی های زندگی من هستند. اولین باری که عشق را در دیدار چشمان یک نفر دیدم، خودم را در دنیایی دوست داشتنی تر از روزهای گذشته دیدم. اما آن روز، همچنین نزدیک ترین دوست من را از دست دادم. تنها چیزی که من را به روزهای بعدی می چسباند، نگاهی است که هرگز فراموش نخواهم کرد.

اگر چشمان من می توانستند صحبت کنند، به شما می گفتند که چقدر زندگی ارزشمند است. چشمان من دیده اند که چگونه یک بچه با لبخندی مهربان، دنیای من را روشن کرد. آنها همچنین شاهد بودند که چگونه زخمی شدم، اما با قدرت خود، دوباره ایستادم. این چشمان، شاهد لحظاتی بودند که گریه کردم، اما همیشه با امید و تلاش، به سمت جلو حرکت کردم.

این چشمان، داستان من را می گویند، داستانی از عشق، امید و پایداری. امیدوارم هرگز دیدار آنها را از دست ندهم، چرا که آنها نقطه ی شروع و پایان داستان زندگی من هستند."

#لیلا_طاهری نژاد

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

برچسب ها:
می پسندم (۰) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

عذرخواهی بک دقیقه‌ای
عذرخواهی بک دقیقه‌ای
‍ ‍ #معرفی_کتاب #نام_کتاب_عذرخواهی_یک_دقیقه_ای #نویسنده: #کن_بلانچارد، #مارگرت_مک_برآید،  #مترجم_عطیه_رفیعی  #انتشارات_لیوسا_1384   خلاصه داستان عذرخواهی یک دقیقه‌ای، کن بلانچارد، نویسنده این کتاب با...

دنیای تخیل
دنیای تخیل
#شعر_بخوانیم    در دنیای تخیل نقشی به دل می‌زنم   با رنگ‌های خیال طرحی تازه می‌کشم   آسمان را آبی دریا را سبز می‌سازم   در...

معرفی کتاب شرم
معرفی کتاب شرم
احساس شرم برای من عادی شده بود. این احساس مثل نتیجه‌ای بود که از شغل...

معرفی کتاب شفاگر جنون
معرفی کتاب شفاگر جنون
در این داستان مردی که ازدواج کرده و خوشحال‌تر است اما گاهی دلش برای آن...

ارسال نظر برای «چشمان من»

برو بالا