#شعر#تمام ناتمام من
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۲/۱۰
  • تعداد بازدید: ۱۵۰

#شعر#تمام ناتمام من

تمام ناتمام من

زمانی که قلمم در عشق می رقصد،

ناتمام من در خواب بیداری می بیند

آوای تو

ای هدیه ی فرشتگان،

چشمانم را در آغوش جاودانگی می فشارد

بی تو

دریای بی کرانه ای هستم،

و غم هایم در دشت بی پایانی گم می شوند

بی تو

کویر روحم را در خود می فشارد،

اما با تو

شعرم جان می گیرد

تمام ناتمام من

در آغوش غزل های تو،

چون شکوفه ای در اوج

بهار می شود

چون مهتابی در آغوش ستاره ها می درخشم،

و سکوت ساحل را

با نغمه های دلکش می آمیزد

هم صدای تو منم

که آوای دریا را زنده می کنم

با نغمه ای آشنا از آسمانها

عاقبت این سکوت یخ زده

در حضورت شکسته می شود،

و من

سرشار از آرزوی وصال،

چون خورشیدی طلایی،

روشن

سرخ

شگفت انگیز

می شوم

#لیلا_طاهری نژاد

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

برچسب ها:
می پسندم (۰) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

معرفی کتاب سیاحت غرب
معرفی کتاب سیاحت غرب
من وقتی نوجوان بودم، دوبار این کتاب را خوانده بودم. در بار اول در حین...

ای الله جانم بیا
ای الله جانم بیا
ای الله جانم، بیا به نزدم بیا...   ای الله جانم، بیا که جانم بدون تو...

شعر نوید
شعر نوید
آنچه با تو گویم  برای جوانه بود آنچه با تو گویم  برای ریشه و خاک...

چند دوست
چند دوست
 موضوع کتاب: این داستان درباره‌ی گروهی از بچه‌ها است که با همدیگر دوستی و همکاری...

ارسال نظر برای «#شعر#تمام ناتمام من »

برو بالا