شعر #دلتنگی
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۰/۲۳
  • تعداد بازدید: ۳۱۲

شعر #دلتنگی

عشق، همان لحظه ای که در دل شب چراغی روشن می کند در قلبم دلتنگی، همان زبانی که در سکوت ندای حضور تو را می شنود من در میان هر لحظه ی بی تو در جستجوی چیزی هستم، چیزی گم شده یک خاطره، یک بوسه، یک کلمه که در کلام ناتمام تو جا مانده و دلتنگی در دل شبانه ام پر می شود عشق تو، در من شعله می زند مثل آتش در درخت خشک هر لحظه، هر نفس، هر یاد تو با منی، حتی وقتی دوری دلتنگی در آغوش عشق می چرخد مثل باد در میان برگ ها اما این دلتنگی، یادآوری است که من و تو همیشه با همیم

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

می پسندم (۵) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

معجزه شکرگزاری
معجزه شکرگزاری
‍ #کتاب_بخوانیم #معرفی_کتاب #معجزه_شکرگزاری #نویسنده_راندا_برن #مترجم_وامق_عسکری  #انتشارات_صدای_معاصر در این کتاب می‌خوانیم که شکرگزاری فواید بی‌شماری دارد. انسان‌های شکرگزار، از لحاظ روحی...

شازده کوچولو
شازده کوچولو
‍ #معرفی_کتاب #کتاب_بخوانیم #شازده_کوچولو #آنتوان_سنت_اگزوپری #مترجم_مجید_مردانی   داستان شازده کوچولو شرح حال مسافری کوچک به نام شازده کوچولو و رخدادهای زندگی...

شعر در آتش یاد
شعر در آتش یاد
حیرانم، همچو دیوانگان،   سرافکنده در سایه‌های کردار خویش،   ویرانه‌ای از طوفان خاطرات،   می‌سرایم؛   نقش عشق،   آتشی سوزان در خیالم،   شعله‌ور. خاموش‌تر از...

وصال
وصال
خوشا غرق شدن در کلمات   غرق وجود در دریاهای دانایی خوشا کشف دنیایی تازه...

ارسال نظر برای «شعر #دلتنگی »

برو بالا