شعر بخوانیم
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۱/۲۵
  • تعداد بازدید: ۱۵۶

شعر بخوانیم

گاهی تمامی جهان در دستان ماست اما چشم هایمان در حسرت افقی دورتر بی مهابا می نگرند به سایه های محو داشته هایمان چون گنجی پنهان زیر خاک روزمرگی و ما محوِ خیال نداشته ها سرگردان میان آینه های وارونه آیا این همه رؤیا دردِ بی پایان است؟ یا شاید در تماشای نداشته ها حقیقتی ست که از خود می گریزیم؟

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

می پسندم (۵) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

#شعر#تمام ناتمام من
#شعر#تمام ناتمام من
تمام ناتمام من   زمانی که قلمم در عشق می‌رقصد،   ناتمام من در خواب بیداری می‌بیند   آوای تو ای هدیه‌ی...

معرفی میرجلال‌الدین کزازی
معرفی میرجلال‌الدین کزازی
28 دی زادروز میرجلال‌الدین کزازی، شاعر، نویسنده، مترجم و استاد ادبیات فارسی است. او در...

معرفی محمد زُهَری
معرفی محمد زُهَری
#معرفی_مشاهیر_ایران  #محمد_زُهَری   ۱۵ اسفند سالروز درگذشت محمد زُهَری، شاعر و نویسنده‌ی ایرانی است. او در مرداد ماه...

داستان روشنای امید
داستان روشنای امید
فصل اول: روزهای تاریک سایه‌ها از دیوار اتاقم بالا می‌رفتند و پایین می‌آمدند. شب و...

ارسال نظر برای «شعر بخوانیم»

برو بالا